گروه اقتصاد کلان:پدیده مذموم خروج سرمایه های ارزی از کشور طی سالهای اخیر شدت گرفته و آمارها نشان می دهد حدود 48 میلیارد دلار تنها در 2 سال از کشور خارج شده و در این میان اوضاع اقتصاد نیز بهم ریخته تر شده است.هچنین بررسی ها نشان می دهد که طی 11 سال گذشته بیش از 190 میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده و بیش از یک‌پنجم این خروج سرمایه تنها در دو سال گذشته اتفاق داده است. به گزارش«اسکناس»،قوانین و مقررات معیوب دولت در سالهای اخیر باعث شده سرمایه داران کلان به راحتی اقدام به خروج سرمایه از کشور کنند. ضعف ساختاری اقتصاد ایران در واقع این فرصت را در اختیار سودجویان قرار داده و اکنون به نظر میرسد سیاستگذار اقتصادی باید اقدامی جدی در میانه جنگ اقتصادی و فشار شدید منابع ارزی در خصوص جلوگیری از خروج سرمایه از کشور انجام دهد.
خروج ۴۸ میلیارد دلار سرمایه از کشور طی ۲ سال
یک کارشناس اقتصادی با اشاره به شدت گرفتن خروج سرمایه از کشور در سنوات اخیر گفت:از سال ۹۶ تا پایان آذر ماه۹۸ حدود۴۸ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. به گزارش تسنیم،خروج سرمایه از کشور در دولت دوازدهم شدت گرفته است.جدیدترین داده‌های مرکز آمار ایران از خالص حساب سرمایه نشان می دهد فرآیند خروج سرمایه از کشور در سال های 97 و 98 همچون سال 96 ادامه یافته است. خالص حساب سرمایه در سال های 96، 97 و نه ماهه 98 به ترتیب با کسری 19/3، 16 و 12/7 میلیارد دلار مواجه بوده است. درواقع از ابتدای سال 96 تا پایان آذر 98 بالغ بر 48 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است (این رقم بدون لحاظ افزایش بدهی های ارزی نظام بانکی می باشد) با مجموعه تحولات اقتصادی 4 ماهه اول سال 1399 و چشم انداز سیاست های اقتصادی دولت روحانی تا نیمه سال 1400 روند خروج سرمایه از کشور ادامه خواهد داشت‌. عباس علوی راد معتقد است، در نیمه دوم سال 1396 و در جریان التهابات ارزی سال 1397 نشان داد توجه جدی و حساسیت لازم به مسئله خروج سرمایه از کشور را ندارد.
نبود امنیت در اقتصاد ایران
حسین سلاح ورزی کارشناس اقتصادی معتقد است: پیش از تحریم ایران از سوی آمریکا، در سال‌های 1390 و 1391، سیاست‌های اقتصادی گیج‌کننده و پررمزوراز دولت‌های نهم و دهم عامل اول برای ناامن شدن فضای سرمایه‌گذاری بود. دولت وقت که ترکیبی از ناکارآمدی و اهداف پنهان و آرزوهای خام بود با صاحبان سرمایه رفتاری نادرست داشت و عملاً زمانه‌ای که دوره وفور درآمد ارزی برای کشور بود؛ راه‌های توسعه سرمایه‌گذاری و انباشت سرمایه در ایران را مسدود کرده و موجب افزایش تمایل برای خروج سرمایه از کشور شد. در همان سال‌ها بود؛ که نوع برخورد با شهروندان، به ویژه منتقدان، به بدترین وضعیت رسید؛ تا همزمان با خروج سرمایه‌های مالی، شاهد خروج سرمایه‌های انسانی در قالب مهاجرت گسترده نیروی انسانی زبده کشور باشیم. به علاوه در شروع دهه 1390، سیاست خارجی کشور، از حالت عادی و تعادل قبلی خارج شد؛ و تحریم گسترده ایران، از سوی غرب، در دستور کار قرار گرفت و در این وضعیت طبیعتاً خروج سرمایه‌های مالی و انسانی از کشور شتاب بیشتری گرفت.
وی می افزاید:در حالی که گمان می‌رفت با تغییر دولت در سال 1392 و روی کار آمدن دولتی، که صلح با جهان و اعتدال در سیاست داخلی را راهبرد خود اعلام کرده بود، شرایط به‌طور بنیادین تغییر یابد؛ اما متاسفانه چنین نشد تا روند مهاجرت سرمایه از کشور همچنان قصه‌ای غم‌انگیز و پایان‌نیافته بماند.  در حالی که بانک مرکزی از دادن آمارهای رسمی در زمینه وضعیت خروج ارز از کشور اجتناب می‌کند؛ تخمین‌هایی که از زبان سیاستمداران و کارشناسان در رسانه‌ها و اخبار منعکس می‌شود؛ بیانگر بهتر شدن روند خروج سرمایه از کشور نیست. در فروردین سال 97 بود که محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری مجلس اعلام کرد در سال 96 حدود 30 میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است. خبر خروج سرمایه 30 میلیارددلاری از کشور، آنچنان سهمگین بود که برخی دولتی‌ها سعی کردند این خبر را ناشی از سوگیری آماری معرفی کنند؛ اما، چندی بعد، صندوق بین‌المللی پول در گزارش دوره‌ای خود از اقتصاد ایران، میزان خروج سرمایه از ایران را حدود 27 میلیارد دلار برآورد کرد.سلاح ورزی گفت:این موضوع با توجه به التهابات ارزی سال 97 طبیعی جلوه داده شد؛ تا اینکه معاون وقت وزیر اقتصاد اعلام کرد: در سال 97، از مجموع بیش از 44 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات غیرنفتی کشور، 30 میلیارد دلار آن، نه به صورت کالا و نه در هیچ قالب دیگری وارد کشور نشده است. در کنار اخبار نگران‌کننده از خروج سرمایه مالی، آمارهای غیررسمی از خروج ایرانیان نخبه و حتی افراد عادی از کشور به شکل‌ها گوناگون نیز در رسانه‌ها منتشر شده است. که نشان‌دهنده ضریب همبستگی فزاینده میان خروج سرمایه‌های مالی و انسانی از کشور است.  همان‌طور که جان لاک فیلسوف آزاداندیش غربی به درستی می‌گوید «جان و مال در امتداد هم هستند و نمی‌توان میان آنها تفکیک کرد». باید قبول کرد که به دست آوردن سرمایه و انباشت مال، اگر از مسیر طبیعی و به صورت سالم انجام پذیرد؛ نیازمند این است که فرصت‌های دیگر زندگی را از دست بدهیم.
وی بیان کرد:این واقعیت بدیهی سبب می‌شود صیانت از اموال برای انسان‌ها، چیزی در ردیف حفاظت از جان شیرین باشد؛ زیرا این دارایی به بهای چشم پوشیدن از سایر فرصت‌های تمتع از زندگی به دست آمده و ما به ازای آن تلقی می‌شود.این‌گونه است که اگر صاحبان دارایی مالی و صاحبان دانش و تخصص، احساس کنند در جایی که زندگی می‌کنند آینده روشنی پیش‌روی آنها و دارایی آنهاست؛ برای حضور و فعالیت درازمدت در همان سرزمین برنامه‌ریزی می‌کنند و اموال خود را نیز درهمان جا نگه می‌دارند. اما در ایران امروز، به هر دلیل، این احساس وجود ندارد و مسوولان نتوانسته‌اند این احساس امنیت و اطمینان نسبت به آینده روشن را، برای شهروندان خود فراهم کنند.
این کارشناس اقتصادی اعتقاد دارد:غیر قابل پیش‌بینی بودن حتی یک متغیر سیاست خارجی و سیاستگذاری اقتصادی، برای اینکه صاحبان سرمایه و تخصص و دانش، احساس امنیت نکنند کافی است و پیامد آن خروج سرمایه و دانش و تخصص است. از سوی دیگر نوع رقابت‌ها و حتی می‌توان گفت منازعات سیاسی در داخل، برای کسب قدرت مستقر در نهادهایی مثل دولت و مجلس نیز به گونه‌ای است که به نظر بخش بزرگی از شهروندان، ترتیب و روالی غیرمنطقی بر آن حاکم است و احتمال اینکه مدیریت سیاسی به دست مدیران و متخصصان و صاحبان سرمایه باشد روند کاهنده دارد.

گروه سیاسی:نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین تماس تلفنی روسای جمهور آمریکا و روسیه را که بر برنامه هسته‌ای ایران نیز معطوف بود را دلگرم کننده تلقی کرد. به گزارش اسکناس، میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین در پیامی توییتری درباره گفت‌وگوی تلفنی دیشب دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نوشت: خبری بسیار دلگرم کننده. هر روز اتفاق نمی افتد. رهبران روسیه و آمریکا درباره مسائل ایران تبادل نظر کردند. اولیانوف در ادامه نوشت: هر دو طرف بر ضرورت تلاش جمعی برای حفظ ثبات در منطقه و همچنین مقرارت جهانی عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای گفت‌وگو کردند.اظهارات اولیانوف در پی این مطرح می شود که شب گذشته، برنامه هسته‌ای ایران از محورهای گفت‌وگوی تلفنی پوتین و ترامپ بود.کاخ کرملین در بیانیه‌ای اعلام کرده سران دو کشور با در نظر گرفتن نقش ایالات متحده و روسیه در حفظ صلح و امنیت بین‌الملل گفت‌وگوی جامعی درباره «ثبات راهبردی» و مسائل کنترل تسلیحاتی داشته‌اند. مطابق این بیانیه، پوتین و ترامپ درباره مسائل پیرامون برنامه هسته‌ای ایران رایزنی کرده‌اند. دو طرف بر ضرورت تلاش‌های جمعی برای حفظ ثبات منطقه و نظام منع اشاعه‌ هسته‌ای تأکید کردند. در همین ارتباط،سفیر کشورمان در مسکو درباره تاثیر خروج آمریکا از برجام بر اجرای برخی جنبه های برجام از جمله وضعیت صادرات آب سنگین به خارج از ایران و همکاری با روسیه در زمینه صادرات اورانیوم با غنای پایین به روسیه در ازای دریافت اورانیوم طبیعی، شرح داد: در حال حاضر همکاری میان دو کشور(روسیه و ایران) ادامه دارد، اگرچه محدودیت در تامین آب سنگین بخشی از واکنش ایران تحت کاهش تعهداتش در برجام در اثر عملکرد بد آمریکا در اجرای تعهداتش بوده است.جلالی درباره تاثیر تحریم های آمریکا بر همکاری ایران با روسیه گفت که با توجه به آن دسته از تحریم های آمریکا که به کشورهای طرف سوم مرتبط می شود، برخی تعلل هایی در همکاری ایران با برخی دیگر از کشورها پیش آمده است، ایران و روسیه همچنان به همکاری شان ادامه می دهند، چراکه فشار از جانب آمریکا کاملا غیر قانونی است.او همچنین در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به پایان یافتن تاریخ تحریم تسلیحاتی ایران در ماه اکتبر و تلاش آمریکا برای تمدید آن، روسیه به ایران تضمینی داده است که این تحریم تحت هیچ شرایطی تمدید نخواهد شد، بیان کرد: روسیه مانند قبل بر سیاستش مبنی بر حمایت از برجام، پایان تحریم تسلیحاتی ایران مطابق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ که بخشی از برجام است پافشاری می کند.  مسکو نشان داده است که فضای حساس کنونی را درک می کند و به دنبال عملکردی مستقل است. چرا که که آمریکا می خواهد دیگر کشورها را ترغیب به تخطی از هنجار ها و قوانین بین المللی و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل کند. سفیر کشورمان در مسکو درباره این که با پایان یافتن تحریم تسلیحاتی ایران، آیا ایران از روسیه تسلیحات خریداری خواهد کرد، اظهار کرد: ما در حال توسعه فعالانه روابطمان در زمینه های متعدد با روسیه هستیم که از جمله آن ها در زمینه نظامی-فنی است. کشورهای ما به این زمنیه (همکاری) تمایل دوجانبه دارند. روسیه فرصت های خوبی در این زمینه دارد و ما امیدواریم روابطمان در این عرصه با گسترش زمان فقط تقویت شود.جلالی همچنین در این گفت و گو بر صلح آمیز بودن ماهیت برنامه هسته ای ایران و عدم وجود اهداف نظامی برای تولید تسلیحات هسته ای در آن بر اساس فتوای رهبر انقلاب اسلامی ایران مبنی بر حرام بودن تولید، نگه داری و به کارگیری تسلیحاتی اتمی اشاره کرد و ادعاهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در این باره را در راستای تلاششان برای افزایش ایران هراسی تلقی کرد.

امروز اکثر نظریه‌پردازان در محیط بین‌الملل و خصوصا آن‌هایی که در غرب نظریه پردازی می‌کنند بر این اعتقاد هستند که به دلایل مختلف شاهد انتقال قدرت از غرب به شرق هستیم و این یک واقعیت غیر قابل انکار است.شرق را هم که عنوان می‌کنند به دلیل بروز و ظهور قدرت‌های جدیدی هست که در راس آنها چین قرار دارد. البته نقش روسیه، هند، ایران و حتی ترکیه را هم نباید از نظر دور داشت.عرصه بازیگری در شرایط پساکرونا در آسیا و با جمعیت بالا و با رشد اقتصادی چشم‌گیر و بازار تقاضا و مراکز تولید بهتر و منابع سرشار خواهد بود،مجموعه این‌ها جایگاه خاصی را به آسیا می‌دهد و...
ادامه در همین صفحه

طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی تقویت اقتصاد دیجیتالی باعث تقویت اقتصاد مقاوتی می شود در همین راستا مجلس از شرکت‌های استارتاپی و دیگر پروژه‎های نشات گرفته از فعالیت‌های دانش‌بنیانی حمایت می کند.در شرایط فعلی باید از حضور شرکت های استارتاپی در بورس حمایت کرد، اقدامی که دستاوردهایی همچون محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال به همراه خواهد داشت به همین دلیل می توان با جذب سرمایه‌های ملی از طریق بورس در استارتاپ های بزرگ به توسعه اقتصاد رسید. برای این کار دولت بخشی از نقدینگی‌های سرگردان را به سمت استارتاپ‌های همچون فیلیمو، تپسی، کافه بازار، دیجی کالا و شیپور سوق داده و...
ادامه در همین صفحه

گروه تجارت- محمد خادمی: در چند سال اخیر توجه ویژه ای به موضوع صادرات کالاهای غیر نفتی شده است و توانسته ایم در آمد قابل توجهی از صادرات به دست آوریم؛ اما قرار نیست صادرات را به هر دلیل توسعه دهیم، چرا که فروش کالاها به شکل خام باعث از دست رفتن ارزش افزوده در صورت فرآوری آن می شود. به گزارش «اسکناس»، در حالی صادرات در کشورمان بالا است که ارزش صادرات کالاهای خام ایران طی دو دهه اخیر افزایش یافته و سهم این کالاها از کل کالاهای صادراتی در سال 2017، 73 درصد بوده است. البته وابستگی ایران به صادرات و واردات کالاهای خام همچنان از میانگین اقتصاد منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بالاتر است. بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ سه کشور چین، هند و ژاپن خریدار اصلی کالاهای خام ایران بودند؛ برای اینکه ببینیم وضعیت خام فروشی به چه شکل است به سراغ «ساسان شاه‌ویسی» کارشناس اقتصادی رفته ایم.
درحال حاضر صادر کننده مواد اولیه هستیم
او در این باره می گوید:« صادرات در اقتصاد به این معنی است که مازاد تولید وجود دارد، آن وقت تصمیم به صادرات آن کالا به آن سوی مرزها صورت می گیرد، یا اینکه صادرات به شکل تک محصولی یا چند محصولی دارای قدرت استراتژیک در یک کالا یا خدمات وجود دارد و در مسیر ترانزیت بین المللی قرار می گیرد و فرصت ساز تجارت کشورها می شود. خوشبختانه کشورمان به واسطه قابلیتهای منابع طبیعی موجود و مسیر ترانزیتی منطقه و ظرفیت انباشت مازاد تولید جزو کشورهایی است که سهم بزرگی در چرخه تجارت دارد.» او ادامه می دهد:«صادرات کمک بزرگی به اقتصاد کشور می کند، میزان تولید و اشتغالزایی را افزایش می دهد و به دنبال آن ارز آوری ایجاد می کند. اما باید به چند موضوع توجه کنیم؛ یک اینکه وضعیت زمانی برای صادرات را در نظر بگیریم، به طور مثال در قرن 17 کشور انگلستان تصمیم گرفت در منطقه شرق دور سرمایه گذاری کند، آن زمان آغاز صنعتی شدن فراهم شده بود و با صنعتی شدن به دنبال این بودند که هزینه های تولید شان را کاهش دهند و افزایش تولید داشته باشند و این موضوع را انگلیسی ها ادامه دادند و این روز ها توانسته اند صادرات دیجیتال ، ایده پردازی و فناورانه انجام دهند.» این کارشناس اقتصادی می گوید:« در شرایط موجود که کشورمان نیازمند تولید کالا در داخل است نیازی نیست ما صادرات انجام دهیم، برای نمونه برای تامین نهاده های خوراکی دام در کشور ما هنوز واردات انجام می دهیم و در آن سو دام های ما قاچاق می شود علت این امر هم تعریف نشدن ریال و دلار است؛ در حال حاضر کشور ما فقط صادرکننده مواد خام و اولیه است و این صادرات، درآمد خیلی کمی دارد. برای ورود به بازارهای جدید جهانی باید از روش‌های علمی و پیشرفته برای تسخیر این بازارها استفاده کرد که این اقدام موجب ارتقای کمی و کیفی بخش تولید می‌شود، به عبارتی خام فروشی هنر نیست.»
خرید کالا از خام فروشی ارزان تر است
[آن طور که «شاهویسی» می گوید:«متاسفانه یک عده خاصی دسترسی به منابع دارند و اینکه محیط کسب و کار ما یک محیط کسب و کار مولد نیست، بنابر این ما باید قابلیت سرزمینمان را ایجاد کنیم ، یعنی اینکه ما اگر منابع زیر زمینی داریم، نباید صرفا خام فروشی را برای صادرات در نظر بگیریم.» وی می گوید:« صادرات خوب است در صورتی که مازاد تولید وجود داشته باشد، در شرایط تحریم نباشیم، در صورتی صادرات خوب است که باعث از بین رفتن پول ملی نشود و در کمتر از سه ماه ارزش پول ملی 200 درصد کاهش نیابد و نهایتا منجر به از دست دادن نرخ رفاه خانواده، سرانه درمان خانواده و ایجاد ناهنجاری های اجتماعی نشود.» به گفته این استاد دانشگاه صادرات کمک خوبی به اقتصاد می کند، اما صادرات باید مبتنی بر برنامه ریزی، بررسی و از هم مهمتر منافع ملی باشد. اینکه ما صادرات را انجام دهیم و بگوییم 43 میلیارد دلار صادرات داشته ایم؛ اما امروز در به در به دنبال 27 میلیارد دلار ارزی هستیم که برنگشته است .» او می افزاید:« صادرات در کشورهای سنگاپور، هنگ کنگ، مالزی تا کشوری مانند چین، هند، مکزیک، کانادا و نهایتا ایالات متحده امریکا برای همه خوب است اما باید چرخه های اقتصادی را فعال کند نه اینکه تبدیل به یک بازدارنده شود.»  
وابستگی جهانی به خام فروشی
بیش از نیمی از کشورهای جهان و دوسوم اقتصادهای درحال‌توسعه وابستگی به کالاهای خام دارند. بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ از میان ۱۸۹ کشور جهان، ۱۰۲ مورد (۵۴ درصد) وابسته به کالاهای خام بودند. در میان مناطق، حدود ۸۹ درصد از کشورهای جنوب صحرای‌آفریقا به کالاهای خام وابسته هستند. نرخی که برای اقتصادهای منطقه خاورو همچنین شرق آسیا و پاسیفیک با نرخ ۵۰ درصد درجه بالا از وابستگی به کالاهای خام دارند. البته در مناطق جنوب آسیا، اروپا و آسیای مرکزی تنها یک‌چهارم (۲۵ درصد) از کشورها وابسته به کالاهای خام هستند. این درحالی است که در شمال‌آمریکا، هیچ اقتصادی وابستگی به کالاهای خام ندارد. این آمارها حکایت از آن دارد که وابستگی به کالاهای خام یک پدیده غالب در میان کشورهای درحال‌توسعه است. تنها ۱۳ درصد از اقتصادهای توسعه‌یافته به کالاهای خام وابسته هستند، نرخی که برای اقتصادهای درحال‌توسعه و درحال‌گذار حدود دوسوم (یا ۶۴ درصد) است. با این حال بیشترین وابستگی کالایی را کشورهای کمتر توسعه‌یافته و گروه کشورهای آسیب‌پذیر دارند. نرخ وابستگی کالایی این کشورها به این قرار است: ۸۵ درصد برای کشورهای کمتر توسعه‌یافته، ۸۱ درصد برای کشورهای درحال‌توسعه محصور در خشکی و ۵۷ درصد برای دولت‌های درحال‌توسعه در جزایر کوچک. از دیگر آمارهای ارائه شده در گزارش «آنکتاد» آمارهای مربوط به گروه‌های مختلف درآمدی است. با استفاده از دسته‌بندی که «بانک‌جهانی» از گروه درآمدی کشورها ارائه کرده است، ۹۱ درصد از کشورهای کم‌درآمد وابسته به صادرات کالاهای خام خود هستند، نرخی که برای کشورهای با درآمد بالا تنها یک‌سوم (یا ۳۳ درصد) است.

گروه نیرو- محمد خادمی: کشور ما به واسطه داشتن نفت، گاز، انرژی هسته ای و وجود سدهای متعدد آبی و انرژی های تجدید پذیر فراوان یکی از کشورهای تولید انرژی برقی است، اما میزان مصرف انرژی در کشورمان نسبت به سایر کشورهای دنیا بسیار بالاست.
به گزارش «اسکناس»، کشورمان بیش از ۲.۵ برابر میانگین مصرف جهانی انرژی مصرف می‌کند. شاخص شدت مصرف انرژی ایران ۰.۶۳ درصد است و بعد از ایران، روسیه و عربستان سعودی به ترتیب با شاخص شدت انرژی ۰.۵۳ و ۰.۵۱ درصد بالاترین مقدار شاخص شدت انرژی را به خود اختصاص داده‌اند.
طبق آمار، مجموع میزان مصرف و تلفات، از عرضه سبقت گرفته و این موضوع می‌تواند در آینده ایران را به واردکننده انرژی تبدیل کند.
پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تا سال ۲۰۴۰ مصرف انرژی در جهان ۴۸ درصد نسبت به میزان مصرف انرژی در سال ۲۰۱۲  افزایش خواهد یافت و کماکان آسیا در سال ۲۰۴۰ بیشترین مصرف‌کننده انرژی است. در این میان بیش از ۵۰ درصد از انرژی جهان در بخش صنعت استفاده خواهد شد.
طبق آخرین آمار، ایران نهمین مصرف‌کننده انرژی در دنیا شناخته شده و این مصرف انرژی معادل ۳.۴ میلیون بشکه نفت خام است. مطالعات نشان می‌دهد که مصرف انرژی در دنیا در طی این سال‌ها دو برابر شده است.
در حال حاضر ایران، بزرگ‌ ترین دارنده ذخایر هیدروکروبوری دنیا (مجموع ذخایر نفت و گاز) به حساب می‌آید. مطابق آمار رسمی و تأیید شده مراجع معتبر بین‌المللی، ایران حدود ۱۵۸ میلیارد بشکه نفت (۹.۳ درصد از کل منابع نفتی دنیا) و حدود ۳۳ هزار میلیارد مترمکعب گاز (۱۸ درصد دنیا) در اختیار دارد.
برای اینکه ببینیم وضعیت اتلاف و میزان مصرف برق به چه شکل است، به سراغ «حسن غفوری فرد » وزیر سابق نیرو که این روزها  استاد تمام دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیر کبیر است، رفته ایم.
15 درصد اتلاف برق در کشور
وزیر سابق نیروی کشورمان در این باره می گوید:«شدت انرژی در کشور ما بسیار بالاست و بخشی از تلف شدن انرژی مربوط به فرسودگی انتقال برق است.»
او می افزاید: «متاسفانه نسبت انرژی که در کشورمان برای تولید یک کالا استفاده می شود به مراتب بیشتر از انرژی مصرفی در کشورهای دیگر است، در کشورهای اروپایی یک چهارم انرژی که ما در کشور مصرف می کنیم در تولیدات صورت می گیرد، مثلا ما برای اینکه هزار دلار ارزش افزوده ایجاد کنیم 4 برابر انرژی که در کشورهای اروپایی استفاده می شود را مصرف می کنیم؛ البته بخشی از اتلاف انرژی در کشورمان مربوط به فرسودگی شبکه تولید و توزیع برق است؛ همچنین بخشی مربوط به غیر علمی بودن انتقال برق است.»
وی در ادامه می گوید: «بنده پیشنهاداتی به وزرات نیرو ارائه کرده ام تا جلو اتلاف انرژی گرفته شود که متاسفانه توجهی به این موضوع نشده است؛ اتلاف شبکه برق در کشور حدود 15درصد است در حالی که در کشورهای دیگر بسیار پایین تر از این میزان است، برای مثال کشور کره جنوبی 3 درصد اتلاف انرژی در تولید و توزیع دارد.»
این استاد دانشگاه ادامه می دهد:«یکی از دلایلی که در کشور ما توجهی به موضوع جلوگیری از اتلاف انرژی نمی شود مربوط به پایین بودن هزینه تولید است، اگر هزینه تولید در کشورمان گران بود به هیچ وجه این اتلاف انرژی صورت نمی گرفت، یکی از راهکارهای جلوگیری از اتلاف انرژی مربوط به کارخانه های تولیدی در کشور است که ماشین آلات فرسوده و کهنی دارند و باید سیستم های تولید و ماشین آلات به روز رسانی شوند تا از انرژی کمتری استفاده شود، موضوع بعدی مربوط به آموزش و فرهنگ سازی است که باید در جامعه صورت بگیرد و به راحتی نباید انرژی را در کشور هدر دهیم.»
او‌ از دیگر راهکار های جلوگیری از اتلاف انرژی را مربوط به ارتباط صنعت با دانشگاه عنوان می کند، می گوید:« در صورتی که علم دانشگاهی به کمک صنایع برود کمک بزرگی به اتلاف انرژی خواهد شد، به طوری که بنده چندین بار به وزارت نیرو پشنهاد داده ام که اجازه بدهند دانشگاهیان بدون هیچ هزینه و بودجه ای وارد میدان شوند و اصلاحات مربوط به اتلاف انرژی را انجام دهند، که اگر این اتلاف انرژی کاهش پیدا کرد آن وقت وزارت نیرو این مابه التفاوت هزینه کاهش را در اختیار دانشگاهیان قرار دهند، که بازهم وزارت نیرو توجهی به این پیشنهاد ما نکردند و این نشان می دهد که صنایع هنوز اعتقادی به علم دانشگاهیان ندارند؛ اگر می خواهیم جهش تولید محقق شود باید در صنایع از علم نوین دانشگاه بهره مند شویم در غیر این صورت جهش تولید صورت نخواهد گرفت.»
بی توجهی به نقش مهندسان در صنعت برق
آن طور که وزیر سابق نیروی کشورمان می گوید:«یکی دیگر از نیازهای توسعه صنعت برق و جلوگیری از اتلاف نیرو این است که نقش مهم مهندسان را در این صنعت پر رنگ کنیم، برای نمونه کارخانه نیسان ژاپن در 20 سال پیش انبار آن ظرفیت نگهداری کالای بسیار محدود داشت؛ یعنی اگر در مدت زمان محدود کالا از انبار به خط تولید ارسال نمی شد، خط تولید از کار می افتاد و کل ذخایر مواد و قطعات بسیار محدود بود، تا اینکه  سیستم تولید کالا در کارخانه را نوسازی و بازسازی کردند و امروز دیگر این کارخانه ها نیازی به انبار ندارند و دستگاه مکانیکی قطعات را به یکدیگر متصل می کند، اما در کشور ما همچنان سیستم تولیدات کارخانه ها بسیار قدیمی هستند و خود این دستگاه های فرسوده انرژی بیشتر را می سوزانند و باید برای برطرف کردن این مشکلات نیازمند برنامه ریزی مشخص داریم.» او درپاسخ به سوال خبرنگار ما درباره اینکه مصرف انرژی در کشور ما نسبت به دیگر کشورها بالاتر است، می گوید:« میزان مصرف انرژی برق کشورمان بیشتر از سرانه مصرف در کشورهای دیگر است، در خارج از کشور توجه ویژه ای به موضوع اتلاف انرژی می شود، بنده چندین سال در امریکا و ژاپن زندگی کرده ام و به بسیاری از کشورهای اروپایی سفر داشته ام، یکی از مسئولان کشور ژاپن با من صحبت می کرد، می گفت اگر ما بخواهیم تلویزیون مشاهده کنیم باید سیستم برقی دیگر را خاموش کنیم تا میزان مصرف بالا نرود، در حالی که هموطنان مان در یک زمان چندین دستگاه برقی را فعال می کنند و توجهی به بالا رفتن میزان مصرف انرژی ندارند.»
فرهنگ سازی باید صورت بگیرد
«غفوری فرد»در ادامه می افزاید:«وزیر نیرو به استان خوزستان سفر کردند و از میزان مصرف کولر گازی در این استان با خبر شدند؛ برخی از ساکنان این استان گفته اند باید در 24 ساعت کولر گازی را روشن کنیم در حالی که آنها  می توانند مدت زمان مصرف کولر گازی شان را کاهش دهند و این مربوط به پایین بودن هزینه انرژی است، در صورتی که اگر هزینه انرژی گران باشد مدیریت مصرف صورت خواهد گرفت.» او به آمار میزان زمان استفاده از تلفن همراه در کشورهای اروپایی می پردازد، می گوید:«سرانه یک تماس تلفنی در کشورهای اروپایی 50 ثانیه است در حالی که در کشور ما متوسط مکالمه تلفنی 5 دقیقه است، چون ما تلفن را خودمان اختراع نکرده ایم ، استفاده از آن را هم بلد نیستیم و دقایق طولانی صحبت می کنیم، در حالی که تلفن همراه برای یک ارتباط کوتاه مدت است، در نتیجه چون ما بسیاری از صنایع را خودمان اختراع نکرده ایم از استفاده آن نیز بی اطلاع هستیم .» او به روشنایی معابر اشاره می کند، می گوید:« متاسفانه روشنایی معابر در برخی نقاط به شکل 24 ساعته است و در برخی از معابر در تمام ساعت تاریکی شب روشن است، در صورتی که روشنایی معابر کم تردد باید در زمان اوج رفت و آمد روشن باشد نه اینکه در ساعت یک بامداد نیز معابری که هیچ خودرو و عابری تردد ندارد روشن باشد و این نشان می دهد که فرهنگ استفاده صحیح از سیستم برقی در کشورمان بسیار پایین است.» این استاد دانشگاه خاطر نشان می شود:«در امریکا که بنده دانشجو بودم وقتی می خواستیم مطالعه کنیم یک چراغ مطالعه روشن می کردیم و کتاب می خواندیم و تنها روشنایی روی میز صورت می گرفت نه اینکه کل محوطه اتاق را روشن کنیم، یا اینکه در مناطق سردسیر در کشورهای دیگر لباس بیشتر تن می کنند تا با این روش خودشان را گرم نگه دارند نه اینکه با انرژی کل خانه را گرم کنند، علت اینکه در این کشور ها به این موضوع توجه می شود این است که فرهنگ سازی صورت گرفته است. در این زمینه رسانه ملی در کشورمان باید وارد میدان شود و این فرهنگ سازی را انجام دهد، بنابراین فرهنگ سازی در میزان مصرف برق در کاهش مصرف بسیار کمک خواهد کرد.»

‎گروه بازار: رئیس اتحادیه ناشران وکتاب فروشان گفت:« بازار کتاب این روزها حال خوبی ندارد؛چه در زمان قبل از کرونا و چه در زمان قرنطینه و این روزها که اصناف با شرایط خاصی مشغول به فعالیت هستند.» ‎به گزارش «اسکناس»،«محمود آموزگار»گفت:«فروش  کتاب فروشان بسیار پایین آمده است و علت این امر هم بر می گردد به اینکه کتاب خوانی بیشتر در قشر متوسط جامعه رواج دارد و این اقشار جامعه هم به دلیل رعایت کردن پروتکل های بهداشتی کمتر از خانه بیرون می آیند و به دنبال آن کمتر به کتاب فروشی ها مراجعه می کنند، کالایی مثل کتاب به این شکل نیست که مشتری به یک سوپر مارکت برود و درخواست کالا کند، بلکه باید کتاب را لمس کند و از محتوای آن با خبر شود و حتی گاها برخی از فروش کتاب در فروشگاه های کتابفروشی از گفتگوی بین مشتری و کتابفروشی صورت می گیرد.» ‎او در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره اینکه برخی عنوان کرده اند که در ایام کرونا به واسطه بیرون نیامدن هموطنان از خانه بازار کتاب فروشی رونق گرفته و هموطنان فرصت مطالعه بیشتر داشته اند؟ گفت:«نه این طور نیست، چرا که بیرون نیامدن هموطنان خود عاملی برای کاهش خرید کتاب شد و از سوی دیگر آن دسته از هموطنانی که در مدت قرنطینه در خانه مشغول به مطالعه کتاب بودند، کتاب هایی را مطالعه کردند که در خانه هایشان از قبل داشته اند.» ‎رئیس اتحادیه ناشران وکتاب فروشان در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ما درباره اینکه چه تعداد کتاب فروشی در جامعه وجود دارد؟ گفت:« در کل کشور در حدود یک هزار کتاب فروشی وجود دارد، که آمار کتاب فروشی در کل کشور بسیار پایین است، علت این امر هم مربوط به این است که وضعیت اقتصادی مناسبی وجود ندارد نه برای ناشران به صرفه است که کتاب منتشر کنند با این گرانی کاغذ و نه برای خوانندگان به صرفه است که کتابی را با این گرانی بخرند، بنابراین شغلی که صرفه اقتصادی نداشته باشد توسعه پیدا نمی کند.» ‎او به موضوع گرانی در حوزه نشر اشاره کرد و گفت:« در حال حاضر تنها کاغذ است که با ارز 4هزار و 200 تومانی وارد کشور می شود و دیگر هزینه ها افزایش داشته است و قیمت کتاب نسبت به سال گذشته دو برابر شده است، همان طور که عنوان می شود که کرونا بیشتر افرادی را که دچار بیماری های زمینه ای هستند را زمین گیر می کند و این افراد باید بیشتر مراقب باشند، در زمینه کسب و کار ها نیز باید دولتمردان توجه به صنف هایی کند که از درآمد پایین برخوردار است و باید توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند.» «آموزگار» ادامه داد:« کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی و آموزشی به حساب می آید و نمی توانیم آن را به عنوان یک کالا در نظر بگیریم که بخواهیم آن را صادرات کنیم ، چرا که به جای هزینه های بی مورد در زمینه حمل و نقل کتاب یک نسخه آن به آن سوی مرز ارسال می شود و در همان جا منتشر می شود.

گروه کشاورزی: رئیس نظام صنفی کشاورزی با بیان اینکه با حذف ارز دولتی از نهاده های کشاورزی در شرایط فعلی و همچنین بالارفتن هزینه های تولید، بایستی نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی براساس قانون خرید تضمینی محصولات کشاورزی توسط دولت منطقی و عادلانه تعیین و اعلام شود، گفت: با محاسباتی که انجام دادیم قیمت تمام شده گندم برای سال زراعی آینده هر کیلوگرم بیش از ۶۰۰۰ تومان خواهد بود.  به گزارش «اسکناس»،«محمد شفیع ملک زاده» در گفتگو با ایسنا در پاسخ به این سوال که حذف ارز ۴۲۰۰تومانی واردات نهادههای کشاورزی چه اثراتی بر بخش کشاورزی خواهد داشت، گفت: حذف  ارز دولتی قطعا هزینه ها را به میزان زیاد افزایش می دهد و کشاورزان بایستی تمامی نهاده ها و خدمات مورد نیاز تولید را با هزینه های بسیار سرسام آورتهیه کنند که در نهایت منجر به بالا رفتن هزینه تولید و افزایش قیمت تمام شده محصولات تولیدی خواهد شد و در واقع  یا باید قیمت تمام شده محصولات تولیدی متناسب با هزینه های تولید تعیین و در اختیار مصرف کننده قرارگیرد که به ضرر مصرف کنندگان خواهد بود و یا در غیر این صورت تولیدکنندگان متحمل خسارتهای بسیار سنگینی خواهند شد. وی ادامه داد: اعتقادمان براین بود ارز دولتی به دلیل عدم نظارت دقیق بر آن، رانت ایجاد کرده است که می بایست از همان ابتدا برداشته  و همه  نهاده ها با نظارت دقیق تک نرخی می شدند.   به این صورت که ارز دولتی آزاد شود و مابه التفاوت ارز آزاد و دولتی به دست تولید کننده برسد تا هزینه ها  کاهش یابد.  ولی این اقدام صورت نگرفت و کسانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات دریافت کرده بودند محصولاتشان را با ارز آزاد در بازار به دست مصرف کننده رساندند. رئیسنظام صنفی کشاورزی با بیان اینکه با حذف ارز دولتی از نهاده های کشاورزی در شرایط فعلی و همچنین بالارفتن هزینه های تولید، بایستی نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی براساس قانون خرید تضمینی محصولات کشاورزی توسط دولت منطقی و عادلانه تعیین و اعلام شود، گفت: با محاسباتی که انجام دادیم قیمت تمام شده گندم برای سال زراعی آینده هر کیلوگرم بیش از ۶۰۰۰ تومان خواهد بود. یعنی قیمت گندم متناسب با افزایش قیمت نهاده ها چون بذر، سم، کود، ادوات کشاورزی، خدمات و ... افزایش خواهد یافت.
حداقل بهای گندم باید ۳۵۰۰تومان باشد
وی در ادامه گفت:متاسفانه دولت در حال حاضر گندم را از کشاورزان کیلویی ۲۵۰۰ تومان خریداری می کند ولی مطمئن باشید گندمی که کشاورز تولید کرده و تحویل دولت می دهد هزینه تولیدش کمتر از ۳۰۰۰تومان نیست. یعنی اگر بخواهیم درصدی سود هم برای کشاورز متصور شویم حداقل بهای گندم باید ۳۵۰۰ تومان باشد.

گروه اقتصاد کلان:رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه لوترن کالیفرنیا گفت: بالا رفتن بی رویه نرخ ارز می تواند آتش تورم را دامن زند و در این شرایط لازم می نماید تا بانک مرکزی که قطعاً این شرایط را به دقت زیر نظر دارد، به آرام کردن بازار ارز اقدام کند. جمشید دموئی، استاد اقتصاد و رئیس دانشکده اقتصاد و مدیر مرکز بررسیهای اقتصادی مسائل اجتماعی دانشگاه لوترن کالیفرنیا  در گفت و گو با تسنیم،گفت:عوامل مختلف اقتصادی می توانند در تغییرات نرخ ارز موثر باشند. آنها عبارتند از: نرخ تورم، نرخ بهره، تراز پرداختهای خارجی و یا تجاری، بدهکاری دولت، رابطه مبادله تجاری (که عبارت است از نسبت شاخص قیمت صادرات بر واردات)، رکود و یا رشد اقتصادی، ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور، نظر مردم و عوامل اقتصادی در هر دو زمینه های اقتصادی و سیاسی. نکته عمده اینکه تقریبا تمامی این عوامل تأثیرات متقابل بر یکدیگر دارند.در شرایط کنونی بالا رفتن نرخ دلار بیش از هر چیز موجب افزایش تورم خواهد شد و از سوی دیگر درست است که بگوییم، افزایش آن و یا به عبارت دیگر اجازه دادن بانک مرکزی برای افزایش آن تا حدودی می تواند به خاطر تورم باشد. به عبارت دیگر، در اقتصادهایی که تعیین قیمت ارز به صورت مشخص دردست دولت است و یا دولت در آن تأثیر بسیار دارد، خواسته دولت و یا توان دولت برای این تغییرات حائز اهمیت فراوان است. بالا رفتن بی رویه آن می تواند آتش تورم را دامن زند. به نظر من بانک مرکزی این تغییرات را زیرنظر دارد و در شرایط حاضر ممکن است بپذیرد که بالا رفتن آن اجباری است. ولی تا چه حد، این سوال عمده دیگری است.این استاد اقتصاد ادامه داد:تاثیر بانک مرکزی در تعیین این نرخ به روشهای مختلف میسر است. تغییر شرایط اقتصادی در جهت مهار عواملی که به آن اشاره کردیم که در شرایط کنونی بسیار دشوار است. روش مستقیم آن فروش ارز در بازار ارز است و یا کوشش در جهت افزایش عرضه ارز در سامانه نیما.ادامه این روند تأثیرات زیادی بر افزایش نرخ تورم خواهد گذاشت که آثار منفی آن بسیار زیاد است.  به نظر من بانک مرکزی تا آنجا که بتواند در جهت جلوگیری آن برخواهد آمد.اما روش فروش ارز بیشتر در بازار نیاز به تأمین ارز دارد که در این مورد مشکل است به صورت مشخص و بدون داشتن اطلاعات کافی ابراز نظر کرد. مسأله دیگر کنترل تقاضاست.وی افزود:ارز در شرایط فعلی ایران صرفا برای نیازهای ارزی در تجارت و مسافرت نیست بلکه یکی از بازارهای مالی برای حفظ ارزش نقدینگی عوامل اقتصادی ایران چه فردی و چه غیرفردی است. دانستن اینکه بانک مرکزی این اجازه را نخواهد داد، باعث تردید خریدارانی خواهد شد که ارز را برای حفظ ارزش پول خود می خواهند. مسأله دیگر، انتقال سرمایه به خارج از ایران است که مشکلات و دلایل خود را دارد. تمامی این موارد در رابطه متقابل با یکدیگرند و نیاز به ارام کردن بازار ارز ضروری است.
لزوم اصلاح رویه های غلط
دموئی درباره نقش دولت اظهار کرد:انگیزه مشخص دولت باید ایجاد ثبات اقتصادی در کشور باشد. ولی از سویی شرایط اقتصادی دیگری نیز وارد این معادله خواهد شد که باید در آن موارد توجه بیشتری به شرایط جانبی و آثار آنها شود. به عنوان مثال بالا رفتن نرخ ریالی ارز باعث آن خواهد بود که درآمد ریالی دولت از محل درآمدهای ارزی آن بیشتر شود و در شرایط وجود کسری بودجه بسیار بالا این اتفاق می تواند مفید باشد. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از نیازهای وارداتی دولت باید با نرخ رسمی تسعیر شود. این مسائل و مشکلات خاص سیاستهای غلط دولت در طی سالهای بسیار گذشته و حال است. دولت باید در مورد اهداف خود به صورت مشخص دو مسأله را در نظر بگیرد. ایجاد ثبات اقتصادی (کنترل تورم) درمرحله اول و در مرحله دوم، ایجاد زمینه های لازم برای رشد و توسعه اقتصادی  نقش دولت در نهایت ایجاد زندگی بهتر برای تمامی اقشار جامعه است.وی ادامه داد:متأسفانه نه تنها در زمان حاضر بلکه برای مدتهای مدید سیاستهای دولت در این زمینه ها با موفقیت همراه نبوده است.در کوتاه مدت سمت گیری در جهت کنترل تورم از تمامی ابزار لازم و از جمله کنترل نرخ ارز گزینه مهم دیگر ایجاد شرایط لازم در جهت ایجاد و توسعه فعالیتهای مولد اقتصادی در تأمین کسر بودجه دولت باید از روشهای استفاده کند که تا حد ممکن تورم زا نباشد .

گروه سیاسی:شامگاه پنجشنبه دو جنگنده خارجی برای یک هواپیمای مسافربری ایرانی در حریم هوایی سوریه مزاحمت ایجاد کرد.به گزارش اسکناس به نقل از خبرگزاری ها،هواپیمای مسافربری ایرانی در مسیر خود به سمت فرودگاه بیروت بوده که جنگنده‌‌های مهاجم به آن، نزدیک شده و خلبان مجبور شده است ارتفاع هواپیما را به صورت ناگهانی کاهش دهد که این مسئله باعث زخمی شدن شماری از سرنشینان این هواپیما شده است.خبرگزاری رویترز به نقل از دو مسئول آمریکایی اعلام کرد که یک جنگنده اف15 این کشور دست به چنین کار غیر قانونی و خطرناکی زده است.رویترز نوشت: یک جنگنده اف15 آمریکایی در مسیر دید هواپیمای مسافربری ایرانی قرار گرفته اما این اقدام در فاصله ایمن انجام شده است.سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه  جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حادثه رخ داده برای هواپیمای ماهان که عازم بیروت بود، اظهار داشت: جزئیات این حادثه در دست بررسی است و پس از تکمیل اطلاعات اقدامات لازم سیاسی و حقوقی به عمل خواهد آمد.
 «اسرا الفاس» خبرنگار لبنانی با انتشار تصویری از کودکان آسیب دیده در هواپیمای ایرانی به حادثه پنجشنبه شب در حریم هوایی سوریه واکنش نشان داد.وی در این پیام توئیتری نوشت:‌«با هدف قرار دادن و ترساندن کودکان و غیرنظامیانی که سوار هواپیمای ایرانی بودند، آمریکایی‌ها پیام‌های سیاسی خود را به تهران ارسال می کنند. کودکان ما هرگز نخواهند پرسید چرا از آمریکا و اسرائیل به عنوان شیطان یاد می‌کنیم. کاری که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با ما انجام می‌دهند کافی است که جواب آنها را بدهد. فرزندانمان خیلی خوب می دانند که دشمنشان چه کسی است و چرا با آنها مبارزه می‌کنیم.»به نقل از المیادین، جنبش حماس اعلام کرد که تعرض جنگنده‌ آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی و ایجاد خطر برای مسافران آن را محکوم می کنیم. این جنبش تاکید کرد: باید تمام اختلافات میان امت اسلامی را کنار بگذاریم و با هم متحد شویم. تعرض آمریکایی ها به هواپیمای مسافربری ایرانی اقدامی غیر قابل قبول است و نشان دهنده منطق اراذل و اوباش است.جنبش حماس همچنین تاکید کرد: هدف قرار دادن  غیر نظامیان به این شکل نشان دهنده مفهوم تروریسم است که در قانون بین المللی آمده است. این تجاوز آمریکا در راستای خدمت به پروژه صهیونیستی در منطقه  است و منافع ملت های منطقه را تهدید می‌کند. باید تمام توانایی های امت اسلامی را برای مقابله با پروژه صهیونیستی مورد حمایت دولت آمریکا به کار بگیریم.در این زمینه،لعیا جنیدی، معاون حقوقی رییس جمهور در یادداشتی نوشت:رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان و ایجاد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری آن هم در خاک کشور ثالث  نقض آشکار امنیت هوانوردی، تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیر نظامی و به علاوه در مغایرت با مواد ۳ مکرر و ۴۴ پیمان هواپیمایی کشوری بین المللی(کنوانسیون شیکاگو) و ضمیمه های مربوطه و کنوانسیون مونترال ۱۹۷۱ و نیز زیر پا گذاشتن اصول مسلم حقوق بین الملل است، توضیحاتی که تا کنون ارائه شده غیرموجه و فاقد وجه اقناعی است لذا اقدامات صورت گرفته توسط این جنگنده ها موجب مسئولیت بین المللی دولت متبوع آن ها بوده و قابلیت تعقیب حقوقی را از جمله در شورای ایکایو و دادگاه دادگستری بین المللی به دنبال خواهد داشت.الهام امین زاده کارشناس حقوق بین‌الملل نیز در گفتگو با مهر با اشاره به حادثه شب گذشته و نزدیکی دو فروند جنگنده آمریکایی به هواپیمای ماهان در آسمان سوریه اظهار داشت: اقدام جنگنده‌های آمریکایی در تعرض به یک فروند هواپیمای مسافربری ایرانی در حریم هوایی سوریه‌ مصداق بارز نقض بند ۴ ماده ۲ منشور حقوق بین‌الملل است که هر نوع توسل به زور را منع می‌کند.وی افزود: تهدید هواپیمای غیر نظامی توسط جنگنده‌های آمریکا، اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی و اقتصادی را نقض کرده و با این اتفاق امنیت و حیات جان انسان‌ها در شرایطی که در آسمان بودند و وضعیت بسیار مخاطره آمیزی داشتند را به خطر انداختند.امین زاده با تأکید بر اینکه اقدام شب گذشته امریکایی‌ها نقض آشکار منشور حقوق بین‌الملل و اسناد حقوقی است، تصریح کرد: دستگاه دیپلماسی باید مراتب اعتراض ایران را به این اقدام غیرانسانی آمریکا به شورای امنیت اعلام کند و از مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد بخواهد که این اقدام آمریکا را محکوم کنند و آمریکا را ملزم به پاسخگویی در این خصوص کند و از سوی دیگر آمریکا مجبور به جبران خسارات مادی و معنوی به مسافرانی شود که دچار وحشت شدند.این کارشناس حقوق بین‌الملل ادامه داد: دستگاه دیپلماسی باید اعتراض ایران به این اقدام را در شورای امنیت ثبت کند تا آمریکا مورد محکومیت قرار گرفته زیرا با ابزار نظامی، هواپیمای غیر نظامی را که مسافرانی غیر نظامی داشته تهدید کرده است.
واکنش آمریکا به مزاحمت جنگنده‌های این کشور برای هواپیمای مسافربری ایرانی
یک مقام آمریکایی بامداد جمعه به خبرگزاری رویترز گفت که یک جنگنده آمریکایی از نوع اف۱۵ در حوزه دید یک هواپیمای مسافربری ایرانی قرار گرفت اما این موضوع در فاصله امن صورت گرفته است.بر اساس ادعای «بیل اوربان» سخنگوی سازمان تروریستی فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، دو جنگنده آمریکایی اقدام به پرواز قانونی و همیشگی خود در حریم پایگاه نظامی التنف (در خاک سوریه) همزمان با عبور هواپیمای مسافربری ایرانی بر فراز منطقه کردند. «بیل اوربان» سخنگوی سازمان تروریستی فرماندهی مرکزی آمریکا در این باره به صدای آمریکا گفت: «جنگنده اف-۱۵ در ماموریت هوایی روتین خود در مجاورت پایگاه التنف در سوریه اقدام به بازرسی بصری هواپیمای مسافربری ماهان ایران و در فاصله‌ای ایمن در حدود ۱۰۰۰ متری از این هواپیما پرداخت.»وی در ادامه گفت که بازرسی بصری با هدف اطمینان یافتن از امنیت پرسنل نیروهای ائتلاف در پایگاه التنف صورت گرفت و زمانی که خلبان اف-۱۵ هواپیما را به عنوان هواپیمای مسافربری ماهان ایر شناسایی کرد، اف -۱۵ به صورت امن اقدام به فاصله گرفتن از هواپیما کرد.سخنگوی سنتکام مدعی شد که مزاحمت جنگنده‌های این کشور برای هواپیمای مسافربری ایرانی حرفه‌ای بوده و بر اساس معیارهای بین‌المللی صورت گرفته است.

منابع اسرائیلی اعلام کردند رژیم صهیونیستی پیامی را درباره آتش‌بس از طریق روسیه برای حزب‌الله لبنان فرستاده تا از وقوع جنگ جدید ممانعت به عمل آید. به نقل از شبکه خبری روسیا الیوم، رسانه‌های اسرائیلی به نقل از یک منبع آگاه اعلام کردند: بعد از شهادت یکی از فرماندهان حزب‌الله در حمله‌ای در سوریه، اسرائیل پیامی را درباره آتش‌بس از طریق روسیه برای حزب‌الله لبنان فرستاده است تا مانع از وقوع جنگ جدید شود.این منبع به روزنامه الجریده کویت گفت: اسرائیل از مدت‌ها پیش از وارد کردن خسارت‌های انسانی به حزب‌الله در حملاتش در سوریه خودداری می‌کند و دلیل آن کشته نشدن هیچ نیرویی از حزب‌الله در ده‌ها حمله اخیر اسرائیل است.این روزنامه به نقل از منبعی در محور مقاومت نوشت: حزب‌الله بدون تردید انتقام خواهد گرفت چراکه بازدارندگی جز با زور محقق نخواهد شد و پاسخ ندادن به حمله اسرائیل را تشویق می‌کند که مجددا در سوریه و لبنان حملاتی انجام دهد.ارتش رژیم صهیونیستی پنجشنبه از ارسال تجهیزات نظامی به مرز با لبنان برای مقابله با حملات احتمالی حزب‌الله خبر داد.

ادامه از همین صفحه
...منطقه غرب آسیا را هم با محوریت ایران باید قلب تپنده این قاره پیش‌بینی کرد.رویکرد این تحول چندجانبه‌گرایی است،این همان رویکردی است که مدت‌هاست جمهوری اسلامی ایران در طی چهار دهه گذشته همواره پرچمدار آن بوده و چینی‌ها آن را عملیاتی کردند و چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه سیاست همواره بر آن تاکید می‌کنند.استراتژی «یک جاده یک کمربند» آقای شی‌جین‌پینگ ناظر بر این گفتمان هست که در حوزه اقتصاد شکل‌دهی به مشارکت کشورهای جهان را عملیاتی می‌کند،به همین خاطر هم شاهد هستیم که چین صدها میلیارد دلار تاکنون برای عملیاتی کردن این استراتژی در اقصی‌نقاط جهان و حتی داخل اتحادیه اروپا هزینه کرده است. به طور طبیعی چینی‌ها در راس این روند قرار می‌گیرند که به عنوان قدرت اول مطرح خواهند بود؛‌ هرچند من اکنون هم تصور می‌کنم که چین قدرت اول است؛ یعنی اگر می‌گفتند سال ۲۰۲۳ جابجایی آمریکا و چین اتفاق می‌افتد، به نظرم این اتفاق با شرایطی که در داخل آمریکا شاهد هستیم، افتاده است.قطعا این شرایط در ماه‌های آینده تشدید می‌شود و چنگ و دندان نشان دادن آمریکایی‌ها خصوصاً در دریای جنوبی چین ناظر بر همین مسئله است.عده‌ای که سیاست نه شرقی و نه غربی را در این زمینه مطرح می‌کنند، نشان می‌دهد که اساساً پارادایم تفکر انقلابی و قرآنی را متوجه نشده‌اند.نه شرقی و نه غربی به معنای این نیست که نه با غرب ارتباط داشته باشیم و نه با شرق و در انزوا قرار بگیریم؛ بلکه این بحث را مطرح می‌کند که با تاکید بر موازنه منفی و اتکا به ظرفیت‌های داخلی و نقشه بین المللی ایران، باید یک رابطه بیرون از سلطه با شرق و غرب داشته باشیم. وقتی در مورد شرق و غرب صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که در گذشته عده‌ای در اردوگاه سوسیالیسم و عده‌ای دیگر در اردوگاه کاپیتالیسم بودند.گفتمان نه شرقی و نه غربی بر این تاکید دارد که نباید زیر سلطه غرب و شرق رفت،بنابراین مسئله را باید از این زاویه نگاه کرد و اتحاد راهبردی به معنای زیر بلیت رفتن و تحت سلطه قرار گرفتن نیست.ایران در این جا‌به‌جایی قدرت نقش مهمی دارد،اگر امروز چین را در این جایگاه می بینیم که نه تنها در حوزه اقتصادی بلکه در حوزه امنیتی، سیاسی و نظامی هم هست، یک بخشش مرهون ایستادگی و مقاومت ملت ایران و چالشی بود که با غرب داشتیم و برای چینی‌ها فرصتی فراهم کرده که به راحتی بتوانند با کمترین هزینه رشد اقتصادی خودشان را طی بکنند.کشورمان هشت سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشته و مقابل غرب ایستاده و اجازه نداده که آمریکایی ها و غربی ها استراتژی سلطه خودشان را در این منطقه که نقطه محوری‌اش هم ایران بوده تثبیت کنند،طی ۳ دهه گذشته ما به غرب هزینه تحمیل کرده‌ایم و تمام بازیگری آنها را که از هالیوود تا جریان های داخلی کشور کمک می گرفتند افشا کرده‌ایم و چیزی برایشان باقی نمانده؛ به خاطر این است که می‌گویند هنجارهای بین‌المللی ما از کار افتاده و افول ظرفیت قدرت نرم آمریکا را شاهد هستیم. وقتی در ظرفیت نرم یک کشور افول ایجاد می شود یعنی ظرفیت سخت او نیز از کار می افتد و چین و روسیه از این موضوع استفاده کرده‌اند.روسیه بدون حضور میدانی ایران نمی توانست در سوریه موقعیتی پیدا کند و در مدیترانه پایگاه بزند و ما باید اینها را ببینیم و مطرح کنیم.ما در این جابه‌جایی قدرت سهم داشته‌ایم و باید سهم خودمان را بخواهیم،این اتفاق نمی‌تواند بیفتد مگر اینکه مواضع مشترک‌مان را مورد بررسی قرار دهیم. ما و چینی‌ها یک موضع مشترک در حوزه چندجانبه‌گرایی داریم و این موضع مشترک را با روس‌ها هم داریم. همچنین دشمن و تهدید مشترکی به نام آمریکا و متحدین ناتو را داریم که تاکنون کوتاه هم نیامده‌اند. بنابراین وقتی با این تهدیدها و فرصت‌ها میان ما، روسیه و چین هم‌راستایی به وجود می‌آید، به این معناست که باید به سمت همکاری برویم؛ نه اینکه از موضع نه شرقی و نه غربی عبور کنیم و زیر سلطه آنها برویم.ایران به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای و جهانی نباید خود را تنهای استراتژیک قرار دهد،ما الان تنهای استراتژیک هستیم؛ ضمن اینکه دیگران از موقعیت و ظرفیت ما بهره برده اند و ما باید وارد تعامل شویم و ظرفیت‌هایمان را با همدیگر هم‌افزایی کنیم و بتوانیم نقش‌بین المللی در نظم نوینی که در جهان شکل می‌گیرد داشته باشیم.در این توافق بین المللی که معتقدم باید با روس‌ها هم پیگیری شود، نکته‌ای وجود دارد و آن اینکه باید ببینیم با چه رویکردی وارد این توافق‌نامه می‌شویم،اگر رویکردی که به آن اشاره کردم باشد، باید اتفاق بیافتد چون ما یک قدرت هستیم و می خواهیم در مهندسی جدید روابط پساکرونایی محیط بین‌الملل، نقش و سهم داشته باشیم.اما اگر می خواهیم که فقط تحریم ها را کاهش دهیم و یا شکست های برجام را اینگونه جبران کنیم یا به اروپایی‌ها نشان دهیم که ما با چین قرارداد بستیم، به نظرم از چاله به چاه افتادن است.باید نگاهمان توافق در چارچوب انقلابی باشد، کسانی که برجام را تولید کردند نمی توانند یک توافق راهبردی را شکل دهند و مدیریت کنند؛ چون اگر با این نگاه به سمت این قرارداد برویم ممکن است چینی‌ها از آمریکایی‌ها هم خطرناکتر باشند.ما قرار نیست منابعمان را در اختیار چین بگذاریم که آنها فقط تحریم‌هایمان را رفع کنند،تحریم به معنای نشان دادن نقاط آسیب پذیر کشورمان است که باید آن را مرتفع کرد و نباید نگاه حداقلی در توافق داشته باشیم چون همه این کشورها چین در پارادایم قدرت بازی می کنند.ما باید به عنوان یک قدرت خودمان را بشناسیم و ظرفیت‌های مان را ببینیم و بر اساس آن سهم مان را بگیریم.برای نمونه چین بدون ایران نمی‌تواند استراتژی «یک جاده یک کمربند» خود را در جهان اجرایی کند و چینی‌ها این را می فهمند در حالی که ما متوجه‌اش نیستیم. ایران هارتلند است و بدون ایران آمریکا می‌تواند چین را زمین بزند و چین هم بدون ایران نمی‌تواند رویای جهانی شدن خود را محقق کند. ایران باید سهم موقعیت بین المللی و منطقه خود را قدرتمندانه بگیرد،ما فرزندان رمضان هستیم و باید در چاه‌هایمان را ببندیم و همین نفت را به مردم بفروشیم تا به جای اینکه مردم در خانه هایشان میلیاردها دلار طلا و دلار پس انداز کنند سَلَف نفتی بخرند و هر وقت که قیمت نفت بالا رفت بفروشند.دنیای پساکرونا نیازمند انرژی ایران است، کسی که انرژی دارد می‌تواند در دنیا حرف بزند. این ظرفیت ها را داریم ولی توافق را دست کسانی میدهیم که برجام را درست کردند در حالی که کسی که رویکرد برجامی داشته باشد نمی تواند توافقنامه استراتژیک با چین را عملیاتی کند.

گروه سیاسی:مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل با بیان روایت خود از دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب، گفت: این دیدار نشان دهنده اهمیتی است که جمهوری اسلامی ایران در روابط خود با عراق قائل است.علی اکبر ولایتی در گفتگو با دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تجربه حضور خود در دیدارهای خارجی رهبر انقلاب اسلامی در طی سال‌های طولانی بعد از انقلاب، دیدار «الکاظمی» را یکی از استثنایی‌ترین ملاقات‌های رهبر انقلاب دانست و گفت: بعد از شیوع پاندمی ویروس کرونا، رهبر انقلاب اسلامی ملاقات خارجی نداشتند و با توجه به ضرورت رعایت ملاحظات و محدودیت‌ها و به خصوص توجه معظم له به رعایت نکات و ملاحظات بهداشتی از سوی همه مردم در سطح عمومی جامعه که به طور طبیعی رهبر انقلاب اسلامی که رفتار و بیانشان الگو هست را نیز شامل می‌گردید، ملاقاتی به صورت حضوری انجام نشد اما با توجه به اهمیت این سفر و علیرغم برخی مخاطرات به واسطه شیوع ویروس، دیدار حضوری انجام شد و می‌تواند نشانه اهمیتی باشد که جمهوری اسلامی ایران برای رابطه خود با عراق قائل است و شخص رهبر انقلاب اسلامی که در حقیقت قائد حرکت‌های مهم راهبردی در حوزه سیاست خارجی هستند، این ملاقات را انجام دادند تا یادآوری کنند به ملت ایران و عراق و مردم منطقه و جهان که رابطه دو کشور از جایگاه مهم و ویژه ای برخوردار است.وی به نکته دوم در اهمیت این دیدار اشاره و با توجه به این که انتخاب «مصطفی کاظمی» حاصل اجماع نیروهای داخلی عراق بوده است افزود: در عراق امکان ندارد کسی در مهمترین شغل و موقعیت حکومت قرار بگیرد بدون اینکه اجماع ملی را همراه داشته باشد و این نکته بسیار مهمی محسوب می‌گردد.ولایتی همچنین به لحاظ محتوایی به مواردی از فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: رهبر انقلاب اسلامی فرمودند بزرگترین دشمن ایران و کشورهای منطقه آمریکاست و باید تکلیف را با بزرگترین دشمن کشورهای منطقه، ایران و عراق روشن کنیم. آمریکایی‌ها در داخل خاک عراق میهمان رسمی دولت و مردم این کشور، شهید بزرگوار مرحوم سپهبد حاج قاسم سلیمانی به همراه میزبان وی یعنی شهید ابومهدی المهندس را به شهادت رساندند و این بزرگترین جنایت آمریکایی‌ها علیه ایران بعد از انقلاب محسوب می‌شود.وی خاطرنشان کرد: البته قبل از انقلاب اسلامی ایران هم آمریکایی‌ها جنایات مختلفی علیه ملت ما مرتکب شدند که از مهمترین آنها کودتای ۲۸ مرداد بود، کودتا علیه حکومت ملی ایران، سرنگون کردن حکومت ملی و روی کار آوردن یک حکومت دست نشانده که بزرگ‌ترین جنایت قبل از انقلاب بود و کشتاری که در ۲۸ مرداد و بعداً در ۱۵ خرداد انجام شد عامل اصلی پشت صحنه و روی صحنه آن آمریکایی‌ها بودند. اما بعد از انقلاب جنایات مختلفی مرتکب شدند که بدون تردید مهمترین آن به شهادت رساندن سردار بزرگ اسلام و ایران شهید حاج قاسم سلیمانی بود. لذا جمهوری اسلامی ایران از این جنایت نخواهد گذشت و از آمریکایی‌ها انتقام خواهد گرفت.مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل تاکید کرد: نکته مهم دیگر این که عراق هم طبیعی است که از این جنایت نگذرد، چرا که هم یک اهانت بزرگ به عراقی‌ها شد، حکومت مستقل و مقتدر عراق مهمان رسمی داشته که توسط اشغال گران آمریکایی به شهادت رسید و طبیعی است که حکومت عراق هم نگذرد و لذا اولین عکس العمل آنها که بسیار قابل تقدیر است مصوبه مجلس عراق بر اساس خواست مردم، اخراج آمریکایی‌ها از این کشور بوده است.ولایتی گفت: این به معنای دخالت ایران در امور داخلی عراق نیست و به هیچ وجه جمهوری اسلامی ایران در امور داخلی هیچ کشوری و از جمله عراق دخالت نمی‌کند بلکه این تصمیم خود مردم عراق است که با یک اکثریت قابل ملاحظه‌ای مجلس عراق به اخراج آمریکایی‌ها رأی داده و انشاالله محقق خواهد شد. البته این توقع ما از کشور و مردم دوست و برادر عراق است که پاسخ این مهمان‌کشی و میزبان‌کشی آمریکایی‌ها را بدهند که هم میزبان که فرمانده بسیار مهم حشدالشعبی شهید ابومهدی المهندس بود و هم میهمان او که حاج قاسم سلیمانی شخصیت ارزنده و بزرگ تاریخ معاصر و مبارزات ایران است را به شهادت رساندند و بدون تردید مردم ایران از خون شهید حاج قاسم سلیمانی نمی‌گذرد.

ادامه از همین صفحه
...مردم را از طریق رسانه‌ها با دستاوردهای این نوع از سرمایه‌گذاری‌ها آشنا کند.با حمایت از اقتصاد دیجیتال می توان به رونق اقتصادی و به دنبال آن ایجاد اشتغال رسید،با ورود شرکت های استارتاپی به بورس رسیدن به اهدافی همچون محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال دور از ذهن نیست، موضوعی که به حمایت دولت نیاز دارد چون حمایت از استارتاپ‌ها و احترام به تفکر استارتاپی به معنای حرکت به جلو و درنهایت ایجاد تحول در اقتصاد است؛آینده از آن اقتصاد دیجیتال، استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان است که باید زیرساخت‌های رشد آن‌ها را فراهم کرد.با وجودی که تا حدودی درهای بورس به روی استارتاپ‌ها باز شده اما باز هم باید دولت مسیر ورود این شرکت ها به بورس را هموار کند همان طور که این اتفاق در حوزه‌هایی همچون معادن و فروش سهام کارخانه‌ها در بورس رخ داد.